۱۳۸۸ آبان ۲۴, یکشنبه

دوراني كه خداوند" رحمت"ش را از ما دريغ كرد

واقعا خبر رفتن رحمت به سايت به قدري غيرمترقبه و ناگهاني بود كه من رو ياد فرستاده شدن خودم به عسلويه افتادم.
حالا رحمت تجربه سايت رو داره ولي من اون موقع تجربه كار تو عسلويه كه هيچ تو تهران هم نداشتم.

مي دونم بعد رفتن رحمت ,دفتر تهران هم اون صفاي سابق رو نداره.
ديگه رحمت نيست كه وقتي مطلب خنده داري رو ديد با صداي ريز بخنده و بعد صدات كنه بري ببيني.
ديگه رحمت نيست كه براي ديدنش تو صف اتوبوس م.رسالت - م.صنعت از ته صف چشم بندازم كه هستش يا رفته؟
بي رحمت ديگه اميرحسين با كي مازني حرف بزنه؟
...

اگه دايي جان ناپلئون اينجا بود مي گفت:" كار ,كاره انگليسي هاست."


۲ نظر:

  1. عماد جان چطوري بابا؟
    با اجازت نزديك سه هفته، درست وسط خليج فارس هوا ميخورديم جات خالي!!!! يك سري بزن

    پاسخحذف
  2. منظور منم نه خليج فارس!!!!

    پاسخحذف