۱۳۸۸ آبان ۳۰, شنبه

پرايدو!!!

ديشب  بعد از كلاس سوار پرايدو ايمان شدم. ايمان ماشينش رو بيرون شركت پارك كرده بود و هواي داخلش مثل يخچال شده بود. ايمان بخاري رو روشن كرد تا گرممون بشه ولي هر چي گذشت از گرما خبري نشد. كاشف به عمل اومد ايمان بجاي بخاري , فن رو روشن كرده بود.
به هر حال ديشب بد جوري لرزيديم.
هوا بس ناجوانمردنه سرد است.

اگه هوا بخواد اين جوري سرد باشه شايد تصميم رو عوض كنم وبرگردم سايت.

۱ نظر: