اين چند وقت خيلي مطلب براي نوشتن داشتم ولي نوشتن نمي اومد.
يك چيزي تو مايه هاي كسي كه فشار سيالات درونش بالامي زنه ولي ... بند شده يا اون شاعري كه تو مرد هزار چهره هر چه به خودش فشار مياره نمي تونه شعر بگه.
خلاصه تصميم گرفتم ليست حوادث رو بنويسم تا بعدا در موردشون صحبت كنم:
رفتن به كلك چال همراه پسرخاله (پنجشنبه هفته پيش)
رفتن به منيريه و ماجراي دزدي در مترو با قمه
يكسري اتفاقات مترويي
ولي قبل از اينها, وقتي بر گردم اول ماجراهاي مسافرت به طالش رو مي نويسم.
يك چيزي تو مايه هاي كسي كه فشار سيالات درونش بالامي زنه ولي ... بند شده يا اون شاعري كه تو مرد هزار چهره هر چه به خودش فشار مياره نمي تونه شعر بگه.
خلاصه تصميم گرفتم ليست حوادث رو بنويسم تا بعدا در موردشون صحبت كنم:
رفتن به كلك چال همراه پسرخاله (پنجشنبه هفته پيش)
رفتن به منيريه و ماجراي دزدي در مترو با قمه
يكسري اتفاقات مترويي
ولي قبل از اينها, وقتي بر گردم اول ماجراهاي مسافرت به طالش رو مي نويسم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر